از بوروکراسی تا چابکی؛ رؤیای ناتمام دولت استارتاپی

یکی دو سال پیش بود که روح‌الله دهقانی‌نیا، رئیس سابق معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری عبارت دولت استارتاپی را مطرح کرد و بر لزوم استفاده از رویکردهای چابک، نوآورانه و فناورانه در مدیریت دولتی تأکید دارد. دهقانی‌نیا با بیان اینکه دولت باید از بوروکراسی سنتی فاصله بگیرد و همچون یک استارتاپ عمل کند، بر این […]


یکی دو سال پیش بود که روح‌الله دهقانی‌نیا، رئیس سابق معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری عبارت دولت استارتاپی را مطرح کرد و بر لزوم استفاده از رویکردهای چابک، نوآورانه و فناورانه در مدیریت دولتی تأکید دارد. دهقانی‌نیا با بیان اینکه دولت باید از بوروکراسی سنتی فاصله بگیرد و همچون یک استارتاپ عمل کند، بر این باور بود که این تغییر رویکرد می‌تواند راه‌حلی برای بسیاری از چالش‌های کلان کشور باشد. دهقانی‌نیا با وجود عملکردش در دولت قبل که شاید چندان برجسته تلقی نشود، با مطرح کردن این ایده، مسیری را معرفی کرد که در صورت تحقق می‌توانست حکمرانی ایران را به سوی بهره‌وری و نوآوری سوق دهد. اما این اتفاق نیفتاد؛ چرا؟

دولت استارتاپی در فضایی مطرح شد که ایران با چالش‌هایی نظیر قوانین دست‌وپاگیر، ساختارهای بوروکراتیک و عدم شفافیت در تصمیم‌گیری مواجه است. این ایده می‌تواند با الهام از تجربیات جهانی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی، راهکاری برای عبور از موانع و بهبود حکمرانی باشد. اکنون، زمان آن رسیده است که این مفهوم، از مرحله شعار خارج شده و به‌عنوان راهبردی عملیاتی در مدیریت کشور جایگاه یابد. دولت استارتاپی می‌تواند الگویی برای بازآفرینی حکمرانی در ایران باشد؛ الگویی که در آن نوآوری، چابکی و بهره‌گیری از فناوری، جایگزین ساختارهای فرسوده و ناکارآمد می‌شود.

پلی که ایران از آن عبور نکرد

در دنیای امروز، که نوآوری و فناوری به ابزارهای اصلی رشد اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده‌اند، استارتاپ‌ها نقشی کلیدی در توسعه کشورها ایفا می‌کنند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. با وجود چالش‌های متعدد اقتصادی و بین‌المللی، اکوسیستم استارتاپی ایران در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است. شرکت‌های نوآور در حوزه‌هایی نظیر فناوری اطلاعات، سلامت، کشاورزی و انرژی توانسته‌اند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی و منابع انسانی بااستعداد، نقشی محوری در اقتصاد دیجیتال کشور ایفا کنند.

از سوی دیگر، دولت ایران به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین بازیگران اقتصاد، در مسیر حمایت و مشارکت با استارتاپ‌ها گام‌های مهمی برداشته است. ایجاد نهادهایی مانند معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی، نمونه‌هایی از تلاش دولت برای تقویت این همکاری‌هاست. اما اکنون زمان آن رسیده است که دولت فراتر از حمایت‌های معمول حرکت کند و همکاری فعالانه‌تری با استارتاپ‌ها برای حل چالش‌های کلان کشور آغاز کند. این نوع مشارکت می‌تواند فرصتی برای بازتعریف حکمرانی در ایران و بهره‌گیری از ظرفیت‌های بومی برای توسعه پایدار باشد و یک پل جدید درست کند.

از حمایت به سوی مشارکت فعال

در دنیا همکاری میان استارتاپ‌ها و دولت‌ها از مرحله حمایت‌های مالی و قانونی فراتر رفته و به مشارکت‌های استراتژیک برای حل چالش‌های کلان تبدیل شده است. کافیست به رابطه ایلان ماسک و ترامپ نگاهی بیندازیم تا به نقش مهم مدیران فناوری و شرکت‌های فناورانه در سیاست پی ببریم. این نوع همزیستی، که در آن دولت‌ها از چابکی و نوآوری استارتاپ‌ها بهره می‌گیرند و استارتاپ‌ها از منابع و نفوذ دولت‌ها استفاده می‌کنند، می‌تواند منجر به ایجاد تحولات بزرگی شود.

برای مثال، استارتاپ‌هایی نظیر اسپیس‌ایکس در صنعت فضایی نشان داده‌اند که چگونه می‌توان با کاهش هزینه‌ها و افزایش کارایی، خدماتی ارائه داد که در گذشته تنها در انحصار دولت‌ها بود. در حوزه بهداشت، استارتاپ‌هایی مانند Moderna و BioNTech در مبارزه با بیماری‌های همه‌گیر نظیر کووید-۱۹ به جهان نشان دادند که نوآوری چگونه می‌تواند شکاف‌های موجود در سیستم‌های دولتی را پر کند. این الگوها می‌توانند برای کشورهایی که با چالش‌هایی نظیر مدیریت منابع آب یا بهبود خدمات شهری مواجه‌اند، ارزشمند باشند.

نمونه‌های موفق: نوآوری در خدمت حکمرانی

در سطح جهانی، نمونه‌های موفقی از همکاری دولت‌ها و استارتاپ‌ها وجود دارد. در فنلاند، سیستم یادگیری دیجیتالی طراحی‌شده توسط استارتاپ‌ها، به ارتقای کیفیت آموزش و تسهیل دسترسی دانش‌آموزان مناطق دورافتاده کمک کرده است. دانمارک با بهره‌گیری از نوآوری در تولید انرژی‌های تجدیدپذیر، به یکی از پیشگامان جهانی در این حوزه تبدیل شده است.

در کره جنوبی، سیستم مدیریت بحران مبتنی بر هوش مصنوعی که توسط استارتاپ‌ها طراحی شده، زمان واکنش به بلایای طبیعی را به‌طور چشمگیری کاهش داده است. در آفریقای جنوبی، همکاری استارتاپ‌ها و دولت‌ها در حوزه فین‌تک منجر به شمول مالی برای بخش‌های کم‌درآمد جامعه شده است.

در ایران، نمونه‌هایی مانند همکاری استارتاپ‌های حوزه حمل‌ونقل با نهادهای شهری، نشان‌دهنده پتانسیل بالای این نوع مشارکت است. برای مثال، اپلیکیشن‌های حمل‌ونقل هوشمند توانسته‌اند با کاهش ترافیک و تسهیل خدمات شهری، نمونه‌ای از تأثیر مثبت این همکاری‌ها ارائه دهند. همچنین، استارتاپ‌های فعال در حوزه مدیریت منابع آب می‌توانند با همکاری دولت، در کاهش هدررفت و مدیریت بحران آب نقش‌آفرینی کنند.

راهکارهایی برای ارتقای همکاری در ایران

برای بهره‌گیری از ظرفیت استارتاپ‌ها، دولت ایران باید اقدامات اساسی انجام دهد. نخست، تسهیل فرآیندهای بوروکراتیک و ایجاد قوانین شفاف می‌تواند به استارتاپ‌ها اطمینان لازم برای فعالیت در مقیاس گسترده‌تر را بدهد. دوم، تشکیل واحدهای نوآوری دولتی که به‌طور ویژه مسئول تعامل با استارتاپ‌ها باشند، می‌تواند به تسریع همکاری‌ها کمک کند. در نهایت، سرمایه‌گذاری در آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص، تضمینی برای تداوم این همکاری‌ها در آینده خواهد بود 

در ایران، ایجاد چارچوب‌های حمایتی نظیر تسهیل دسترسی به منابع مالی و کاهش قوانین دست‌وپاگیر می‌تواند مشوقی برای استارتاپ‌ها باشد. دولت باید از تجربه کشورهای موفق بهره بگیرد و رویکردهای نوآورانه را در حوزه‌هایی نظیر مدیریت شهری، انرژی و بهداشت به کار گیرد.

چالش‌های پیش‌رو: فرصت‌ها و موانع در ایران و جهان

همکاری میان استارتاپ‌ها و دولت‌ها، با وجود مزایای فراوان، همچنان با چالش‌هایی مواجه است. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، تضاد در اولویت‌ها است. دولت‌ها اغلب بر اهداف بلندمدت مانند عدالت اجتماعی و توسعه پایدار تمرکز دارند، در حالی که استارتاپ‌ها به‌دنبال رشد سریع و سودآوری هستند. این تضاد می‌تواند تصمیم‌گیری‌های مشترک را پیچیده کند.

در ایران، این تضاد زمانی پیچیده‌تر می‌شود که برخی استارتاپ‌ها به دلیل نبود قوانین شفاف، با مشکلاتی مانند تغییرات ناگهانی در سیاست‌ها و مقررات مواجه می‌شوند. این مسئله باعث می‌شود بسیاری از استارتاپ‌ها نتوانند برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشند یا به فرصت‌های سرمایه‌گذاری مؤثر دست یابند.

یکی دیگر از چالش‌ها، مقاومت فرهنگی در برابر تغییر است. ساختارهای سنتی دولتی، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، ممکن است به‌سختی فناوری‌های نوآورانه را بپذیرند. در ایران نیز، ساختارهای بوروکراتیک و قوانین دست‌وپاگیر، که گاهی در تضاد با چابکی استارتاپ‌ها هستند، می‌توانند مانعی جدی برای اجرای پروژه‌های مشترک باشند.

مسائل امنیت داده‌ها نیز از دیگر چالش‌های بزرگ است. در ایران، جایی که مسائل حریم خصوصی و امنیت سایبری به دلیل حساسیت‌های اجتماعی و دولتی برجسته‌تر می‌شود، همکاری با استارتاپ‌هایی که در حوزه‌هایی نظیر هوش مصنوعی یا بلاک‌چین فعالیت می‌کنند، نیازمند شفافیت و نظارت بیشتر است تا اعتماد عمومی به این همکاری‌ها جلب شود.

چالش دیگری که به‌ویژه در ایران اهمیت دارد، کمبود نیروی انسانی متخصص است. در حالی که کشور از جمعیت جوان و تحصیل‌کرده‌ای برخوردار است، بسیاری از افراد ماهر به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی، کشور را ترک می‌کنند. این مهاجرت نخبگان، توانایی کشور برای بهره‌گیری از فرصت‌های نوآورانه را محدود می‌کند..

نتیجه‌گیری: آینده‌ای مشترک برای دولت‌ها و استارتاپ‌ها

همکاری میان دولت‌ها و استارتاپ‌ها می‌تواند به تحولی بزرگ در حکمرانی و ارائه خدمات منجر شود. این همکاری‌ها، با ارائه راه‌حل‌های نوآورانه برای چالش‌های اجتماعی و اقتصادی، به دولت‌ها امکان می‌دهد تا کارآمدتر عمل کنند و به استارتاپ‌ها فرصت می‌دهد تا در مقیاس گسترده‌تری اثرگذار باشند.

برای کشورهایی مانند ایران، این همکاری می‌تواند پلی باشد میان نوآوری داخلی و چالش‌های ملی، و فرصتی برای ورود به عرصه جهانی با استفاده از ظرفیت‌های بومی. دولت‌ها با پذیرش تفکر استارتاپی و حمایت از فناوری‌های نوین، می‌توانند گامی اساسی در مسیر توسعه پایدار و حکمرانی هوشمند بردارند.



Source link