عملیات اینترینگ: پشت‌پرده‌ خرابکاری‌ آمریکا در فناوری شوروی

در آن لحظات که اسمیت دوباره باب گفتگو را با کارآفرین اتریشی در کافه باز می‌کرد، اصلا فکرش را هم نمی‌کرد که این ملاقات اتفاقی، پیامدهای مهمی در پی خواهد داشت. این دیدار، زمینه‌ی یک برنامه‌ی بزرگ ضدجاسوسی را فراهم آورد؛ عملیاتی تحت رهبری اف‌بی‌آی که باعث شد بلوک شرق فناوری‌هایی به ارزش میلیون‌ها دلار […]


در آن لحظات که اسمیت دوباره باب گفتگو را با کارآفرین اتریشی در کافه باز می‌کرد، اصلا فکرش را هم نمی‌کرد که این ملاقات اتفاقی، پیامدهای مهمی در پی خواهد داشت. این دیدار، زمینه‌ی یک برنامه‌ی بزرگ ضدجاسوسی را فراهم آورد؛ عملیاتی تحت رهبری اف‌بی‌آی که باعث شد بلوک شرق فناوری‌هایی به ارزش میلیون‌ها دلار را از آمریکا بخرند که به‌طور مخفیانه دچار نقص شده بودند.

درگیری تکنولوژیک در دوران جنگ سرد

دهه‌ی ۸۰ میلادی زمان اوج رقابت‌های جنگ سرد بود. برای چند دهه، ایالات متحده صادرات فناوری‌هایی با کاربردهای دوگانه‌ی نظامی و غیرنظامی را به بلوک شرق ممنوع کرده بود. در اواخر سال ۱۹۷۹ این تحریم‌ها پس از حمله‌ی شوروی به افغانستان شدیدتر نیز شد.

شوروی قصد داشت کل صنعت کامپیوتری غرب را به‌طور مخفیانه کپی کند

در همین بحبوحه، اف‌بی‌آی پی برد که اتحاد جماهیر شوروی به شدت تشنه‌ی دسترسی به فناوری‌های پیشرفته‌ی آمریکایی بود؛ از جمله فناوری‌هایی مانند ریزتراشه‌های کامپیوتری که انقلابی در طیف گسترده‌ای از دستگاه‌های دیجیتالی و سامانه‌های نظامی ایجاد کرده بودند. جاسوسان شوروی، تلاش می‌کردند این فناوری‌ها را به‌صورت مخفیانه خریداری کنند یا از راه‌های غیرقانونی به داخل کشور منتقل کنند. برنامه‌های موشکی بالستیک، سیستم‌های دفاع هوایی، پلتفرم‌های جاسوسی الکترونیکی و حتی شاتل‌ فضایی بوران شوروی، ظاهرا به تراشه‌های آمریکایی وابسته بودند.

البته هدف شوروی، فقط بهره بردن از تجهیزات غربی نبود. آن‌ها قصد داشتند کل صنعت کامپیوتری غرب را به‌طور مخفیانه کپی کنند. به‌دلیل محدودیت‌های فناوری، شوروی نمی‌توانست ابزارهای پیچیده‌ی ساخت تراشه را که آمریکا، اروپا و ژاپن می‌فروختند، تولید کند. توافقات مخفیانه‌ای که از سال ۱۹۸۱ میان شوروی و بلغارها آغاز شد، نشان می‌داد که آن‌ها به‌دنبال به‌دست آوردن فناوری‌هایی برای تولید دستگاه‌های ذخیره‌سازی اطلاعات و سایر محصولات پیشرفته بودند.

مقامات شوروی سیلیکون‌ولی را به‌عنوان یک منطقه‌ی حیاتی برای نفوذ می‌دیدند، زیرا به فناوری‌های آن نیاز داشتند. هیچ جایی از سیلیکون‌ولی برای دسترسی به دانش و ابزارهای مرتبط کامل‌تر نبود.

کریس میلر، نویسنده‌ی کتاب جنگ تراشه‌ها: نبرد بر سر حیاتی‌ترین فناوری دنیا

طبق تخمین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA)، در اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰، جاسوس‌های شوروی به طور غیرقانونی هزاران قطعه از ریزمدارهای الکترونیکی پیشرفته‌ی غربی را به ارزش صدها میلیون دلار به دست آوردند. میلت بیردن، یکی از مقامات ارشد سابق سیا که مدیر عملیات ضدجاسوسی علیه شوروی بود، در کتاب سرگذشت خود خاطر نشان می‌کند: «آن‌ها [روس‌ها] در حال دزدیدن تمام فناوری‌های ما بودند و درست مانند یک جاروبرقی، آن را بالا می‌کشیدند.»

ویژگی ناشناس ماندن در بازار سیاهِ دورزدن تحریم‌های ایالات متحده، فرصت‌هایی نیز برای سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا ایجاد کرده است تا با راه‌اندازی عملیات‌هایی فوق‌محرمانه، فناوری‌های حساس را پیش از رسیدن کالا به مقصد نهایی، تخریب یا با ایجاد تغییراتی، بی‌اثر کنند. برای مثال، انفجار مشکوک خط لوله‌ی بزرگ نفتی سیبری در سال ۱۹۸۲، احتمالاً نتیجه‌ی عملیاتی بود که به دستور کاخ سفید برای نفوذ به زنجیره‌های تأمین فناوری شوروی انجام شد.

در دوران جنگ سرد، مامورهای اف‌بی‌آی مانند ریک اسمیت نیز در تکاپوی شکار جاسوس بودند. اسمیت به یاد می‌آورد که «در آن زمان، موضوع انتقال فناوری، بحث داغ [جاسوسان شوروی] بود.» بنابراین، برخورد تصادفی او با یک کارآفرین فناوری که روابط تجاری گسترده‌ای در اروپا داشت، فرصت‌های جالبی را پیش روی او و سازمانش نهاده بود.

کارآفرین اتریشی موافقت کرد به‌عنوان یک جاسوس دوجانبه نقش بازی کند

اسمیت می‌گوید که متقاعد کردن کارآفرین اتریشی کار چندان سختی نبود. همان شب و در کافه‌ی پالبوآ، این دو نفر شروع به طرح‌ریزی نقشه‌ای کردند که عملیات اینترینگ (Intering) نام گرفت. تحت هدایت اف‌بی‌آی و زیر نظر ریک اسمیت، کارآفرین اتریشی قبول کرد که نقش یک دلال خلافکار را بازی کند که حاضر است فناوری‌های ممنوعه را به شوروی بفروشد.

در طی عملیات اینترینگ، اف‌بی‌آی توانست همزمان به چند هدف دست یابد: فناوری‌هایی معیوب را به شوروی و متحدانش بفروشد تا آن‌ها را گمراه کند، خزانه‌ی بلوک شرق را تخلیه کند، مأموران اطلاعاتی بلوک شرق و نیز توطئه‌گران مخفی آمریکایی را شناسایی کند و درنهایت اطلاعات دقیقی درباره‌ی فناوری‌هایی که شوروی به دنبال آن‌ها بود، به دست آورد.

پشت پرده‌ عملیات اینترینگ

در عملیات اینترینگ، هدف این بود که کارآفرین اتریشی مستقیماً با شوروی‌ها وارد تجارت شود، اما این کار آسان نبود؛ زیرا دیپلمات‌ها و افسران اطلاعاتی شوروی نیز بیکار ننشسته و همیشه به‌دنبال شناسایی جاسوسان غربی بودند.

کارآفرین اتریشی پس از کسب مهارت‌های لازم به وین بازگشت؛ شهری که در دوران جنگ سرد به مرکز فعالیت‌های جاسوسی و بازی‌های پنهانی شهرت داشت. این شهر به‌دلیل بی‌طرفی، زمین بازی مناسبی برای فعالیت‌های اطلاعاتی بین غرب و شرق محسوب می‌شد.

در وین، کارآفرین با سفارت شوروی تماس گرفت و پیشنهاد فروش فناوری‌های پیشرفته‌ی سیلیکون‌ولی را به آن‌ها ارائه کرد. در ابتدا، مقامات علاقه‌ی چندانی نشان ندادند، زیرا بیشتر به دنبال اطلاعات طبقه‌بندی‌شده بودند تا کالا. اما این ابراز بی‌علاقگی، ساختگی بود چراکه مقامات شوروی به این فناوری‌های پیشرفته علاقه داشتند، اما می‌خواستند عملیات را از طریق هم‌پیمانان بلوک شرق هدایت کنند، نه از طرف روس‌ها.

پس از شکست نقشه‌ی اولیه، کارآفرین اتریشی به مقامات آلمان شرقی و سپس بلغارها معرفی شد. کشورهای بلوک شرق، در واقع واسطه‌هایی بودند که مقامات KGB، از آن‌ها برای انتقال فناوری‌های ممنوعه استفاده می‌کردند. این روش به KGB اجازه می‌داد فاصله‌ی امنی بین خود و عملیات‌های جاسوسی ایجاد کرده و جاسوس‌های شوروی را برای اهداف مهم‌تری به کار گیرد. همچنین مقامات KGB می‌دانستند که غرب در تجارت با کشورهای اروپای شرقی به اندازه‌ی شوروی محتاط نبود، پس بهتر بود معامله با آمریکا از کانال کم خطرتر کشورهای اروپای شرقی صورت گیرد.



Source link